آسیب‌ شناسی سازمانی
(organizational pathology)

بخش چهارم: «سه مرحله زمانی پیدایش آسیب‌های سازمانی»

آسیب‌های سازمانی از نظر پیدایش، سه مرحله ی زمانی را پشت سر می‌گذارند :

مرحله ی زمانی اول: «آسیب های ابتدایی یا مقدماتی/primary pathos »

این نوع آسیب ها، آسیب‌هایی هستند که به تازگی در سازمان پیدا شده اند و هنوز رشد و توسعه نیافته اند و لذا آثار و تبعات آنها و صدماتی هم که به قسمت های گوناگون سازمان وارد می آورند، جزئی و سطحی بوده و میتوان با تدابیر اولیه به آسانی و با هزینه ی کم، آنها را رفع نمود( مانند خساراتی که در اثر ناآشنا بودن به کار و ندانم کاریها، توسط فردی که به تازگی استخدام شده است، به سازمان وارد می شود و میتوان با کار آموزی و دائمی نمودن آموزش های توجیهی کوتاه مدت آنها را رفع نمود)
این نوع آسیب ها، حیات نسوج و یا بقا و رشد سازمان را تهدید نمی نمایند بلکه در سرعت و شدت رشد سازمان ها تاثیر گذاشته و نهایتاً روند توسعه و تحول آنها را کند و یا آنها را به تاخیر می‌اندازند. این نوع آسیب ها از نظر دامنه ی نمو تاثیرات نیز محدودند. یعنی تاثیرات سو و ناخوشایندی که در سیستم به وجود می آورند چندان عمیق نبوده و با کمی شناخت و برخورد درست بدون این که اثرات جبران ناپذیری گذاشته باشند رفع می‌شوند. این نوع آسیب ها اگر در همان آغاز، تحلیل و شناخته نشده و با آنها درست برخورد نشده و رفع نگردند، به آسیب های بحرانی تبدیل می شوند. اکثر این نوع آسیب ها، قابل شناخت و پیشگیری می باشند.

مرحله ی زمانی دوم: «آسیب‌های بحرانی/Critical pathos »

آسیب‌های بحرانی، آسیب هایی هستند که از عدم برخورد درست با آسیب‌های ابتدایی در سازمان ایجاد می شوند. اثرات تخریبی این نوع آسیب ها در شاخه های ساختاری و رفتاری مشهود بوده و می‌توان به روش‌های علمی آنها را تبیین نمود. این نوع آسیب ها حجم عظیمی از آسیب های سازمانی را از نظر تعداد و تنوع تشکیل می دهند. به غیر از موارد استثنایی، اکثر سازمان ها درگیر این نوع آسیب های بحرانی میباشند(مانند آسیب های ناشی از بروکراسی که اصطلاحاً آنها را آسیب های اداری می گویند). تمام بحران های ناشی از تصمیم گیری های اداری، کاغذ بازی ها و طولانی کردن بیش از حد روند کارها از جمله ی این آسیب‌ها هستند که خسارات زیادی را به سازمانها وارد می آورند. از این جهت به این نوع از آسیب ها بحرانی و بحران زا می گویند که این نوع آسیب ها جلوی رشد و توسعه سازمان را سد می‌کنند و باعث می‌شوند که سازمان از رشد و حرکت به سوی اهداف از پیش تعیین شده اش باز ماند و گاهی تولیدات، محصولات و خدمات سازمان ها را درست در جهت عکس اهداف آنها سوق می دهند. شکست عمده مدیریت های دولتی در عرصه رقابت مدیریت های جهانی به علت این نوع آسیب هاست.
تاثیرات تبعات و خسارات آسیب های بحرانی در سازمان‌ها به حدی است که رشد و توسعه آنها را متوقف و اگر بقایی هم برای آنها قابل تصور و عملی باشد، بسیار پرهزینه و توام با سوء عملکرد ها و عملکردهای خلاف، بسیار است. اثرات و تبعات این نوع آسیب ها، طولانی مدت و پایدارند به طوری که اگر درست تحلیل و شناخته نشوند در آینده‌ای نه چندان دور سازمان ها را به اضمحلال و نابودی میکشانند. اکثر این نوع آسیب ها قابل شناخت هستند و اگرچه بسیار مشکل ولی می‌توان آنها را مداوا کرد.

مرحله ی زمانی سوم : «آسیب های خطرناک و مرگ آور/deadly pathos»

این نوع آسیب ها خطرناک ترین نوع آسیب های سازمانی می باشند و اگر درست تحلیل و شناخته نشوند در کوتاه مدت باعث اضمحلال و نابودی می شوند( مانند آسیب پذیری تصمیم‌گیران استراتژیک سازمان از طریق تطمیع و ارتشاء). در این نوع آسیب نه تنها رشد و توسعه ی سازمان ها متوقف و مختل می شوند بلکه حیات و بقای سازمان ها نیز به مخاطره ی جدی می‌افتد. این نوع آسیب اثرات بسیار عمیق پایدار و طولانی مدت دارد و اگر برخورد درستی با آنها نشود، نابودی و اضمحلال سازمان حتمی است. آسیبهای مرگ‌آور خطرات فراگیری را در همه ابعاد سازمان ایجاد کرده و آثار و تبعات آن چون مرض و خوره ای به سرعت به بخش های دیگر سازمان سرایت کرده و بعد از مدتی کوتاه، بیشتر عملیات و کارکردهای سازمان را فلج نموده و نهایتاً موجب شکست در تحقق اهداف غایی سازمان می گردد. هرچند اثرات و تبعات آسیب های خطرناک طولانی مدت و بسیار پایدار است ولی این نوع آثار و تبعات مخرب به علت ماهیت آسیب های مرگ آور در سازمان بسیار سریع و در کوتاه مدت اتفاق می افتد.

شایان ذکر است که در آسیب شناسی این سه نوع آسیب سازمانی به هم متصل بوده و در صورت عدم شناخت درست و برخورد نامناسب با آن ها یکی به دیگری تبدیل می شود. یعنی با جدی نگرفتن و عدم رفع آسیب های اولیه و مقدماتی، بعد از مدتی آنها تبدیل به آسیب‌های بحرانی می شوند و اگر آسیب های بحرانی،تشخیص داده نشوند و برخورد صحیحی با آنها نگردد، بعد از مدتی به نوبه ی خود تبدیل به آسیب های خطرناک می گردند.

بخش پنجم «آسیب شناسی سازمانی» را در اینجا میتوانید بخوانید.